کد خبر : 120530
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۴ آذر ۱۴۰۰ - ۳:۲۳

خاطرات یک جانباز ۱۷ ساله از اسارت

خاطرات یک جانباز ۱۷ ساله از اسارت

در استخبارات عراق ما را در دو اتاق ۱۶متری فرستادند. در هر اتاق حدود ۸۰ نفر بودیم که جای نشستن هم نبود در حالی‌که تمام بچه‌ها از ناحیه دست و پا مجروح بودند مجبور شدند بعضاً روی پای هم بنشینند.۶ روز بعد در ۲۹ فروردین ما را حرکت دادند به سمت اردوگاه‌ رمادی. به گزارش

خاطرات یک جانباز ۱۷ ساله از اسارت

در استخبارات عراق ما را در دو اتاق ۱۶متری فرستادند. در هر اتاق حدود ۸۰ نفر بودیم که جای نشستن هم نبود در حالی‌که تمام بچه‌ها از ناحیه دست و پا مجروح بودند مجبور شدند بعضاً روی پای هم بنشینند.۶ روز بعد در ۲۹ فروردین ما را حرکت دادند به سمت اردوگاه‌ رمادی.

به گزارش ایسنا،«محمدعلی بصری» از اسرای عملیات بدر و از جانبازان دوران هشت سال دفاع مقدس است. او با اشاره به چگونگی اسارتش روایت می‌کند: شب بیست و سوم ما اعزام شدیم خط و فردای آن روز در محاصره قرار در این فاصله ما تانک‌های دشمن را می‌زدیم. صبح آن روز مجروح شدم و حوالی ساعت 2 بعد از ظهر سه هلی‌کوپتر آمدند و منطقه را به توپ بستند. وقتی مطمئن شدند همه مجروح یا شهید شده‌اند سربازهای دشمن آمدند سراغ ما و به اسارت درآمدیم.

قرار بود جاده بصره – الاماره را منهدم کنیم. زمانی‌که اسیر شدیم سن زیادی نداشتم. یک پسر مجروح ۱۷ساله بودم. آن‌ها در بازجویی اولیه سوالاتی می‌پرسیدند از جمله اینکه اهل کجاییم و… فامیل من هم که بصری هست. اسم پدر و پدربزرگ و نام خانوادگی را پرسیدند من هم پاسخ دادم. تا گفتم فامیلی‌ام بصری است، ستوان بعثی پرید جلو و گفت:«یعنی تو اهل بصره هستی؟» از آنجا که طلبه بودم و با عربی آشنا بودم منظورش را سریع فهمیدم.

در اصل اجداد ما مبلغ دین بودند و سال‌ها پیش در عراق زندگی می‌کردند و بعد از مدتی با دعوت مردم بوشهر به ایران مهاجرت می‌کنند. اما نباید این را می‌گفتم.خدا خواست به یاد بیاورم که در بوشهر یک روستایی هست به نام بصری و من گفتم من اهل روستای بصری هستم. این فامیل من در بازجویی‌ها کتک هم داشت چون احساس می‌کردند اهل بصره عراق هستم ولی من همان پاسخ را می‌گفتم.

منتقل شدیم به استخبارات. در استخبارات عراق  ما را در دو اتاق ۱۶متری فرستادند. در هر اتاق حدود  ۸۰ نفر بودیم که جای نشستن هم نبود در حالی‌که تمام بچه‌ها از ناحیه دست و پا مجروح بودند مجبور شدند بعضاً روی پای هم بنشینند. حدود 6 روز بعد در ۲۹ فروردین ما را حرکت دادند به سمت اردوگاه‌ رمادی.

عملیات بدر حدود یک هفته طول کشید و بقیه اسرا به تدریج به ما اضافه شدند. بیشتر اسرای بدر روز ۲۲ و ۲۳ اسفندماه اسیر شدند. یک عده از بچه‌ها که مجروحیت بیشتری داشتند را به بیمارستان منتقل کردند. اما افرادی مثل ما که یکی دوتا ترکش و تیر خورده بودیم را بیمارستان نبردند. همه‌ی اسرای عملیات بدر به اردوگاه ۹ رمادی منتقل شدند.

اردوگاه‌های اسرای ایرانی در عراق عمدتاً در شهرهای رمادیه، موصل و تکریت بودند. در بغداد اردوگاه ثابتی نبود و اسرا را ابتدا می‌بردند استخبارات. بعد منتقل می‌کردند به سایر شهرها.

انتهای پیام

منبع:ایسنا

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

8magazine

نگین 100

نگین فارسی

قیمت یاب خریدینو

کلینیک روانشناسی عباس نادر

پشتیسار

خرید انکودر

زيرنويس سريال

همه چیز درباره خرید رپورتاژ آگهی

شیشه خودرو تهران

خرید رپورتاژ آگهی

مایکروسافت  شیائومی  سامسونگ  گوشی  مارک  اینتل  گواهینامه  قرمز  گورمن  تبلت  آیفون  طراحی  لایکا  تایوان  یوتیوب  دوربین  اندروید  تاشو  چین  گلکسی  پیکسل  ساعت  ای‌بی  هوشمند  سطح  جدید  شرکت  معرفی  تجاری  طرح  

سایت محدوده

سایت کليک نيوز

سایت تالک نيوز

سایت پويشگر

سایت تارگت نيوز

سایت نيوز آيس

سایت نمانيان

سایت اسکن خبر

سایت جريان خبر

سایت چشم انداز نيوز

سایت به علاوه نيوز

سایت روشن نيوز

سایت ديناز نيوز

سایت ويک نيوز

سایت دون نيوز

سایت اسکاي وان

سایت استاندارد نيوز